شهید آوینی: روشنفکران غربزده برچسب دیکتاتوری به مخالفان خود میزنند
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۴۵۴۳
خبرگزاری فارس ـ گروه اندیشه: روشنفکری که معادل انتلکتوئلیسم است. شجره غربی است که جز در خاک غرب پا نمیگیرد و مثل نخل، اگر به خطهای جز اینکه هست انتقال یابد به گیاهی تزئینی تبدیل میشود که دیگر آن خواص اصلی را ندارد. روشنفکران ایرانی نیز، خلاف روشنفکران غربی، یا در نسبت در دین به شخصیتهایی چون دکتر شریعتی و جلال آل احمد مبدل میشوند و یا اگر در پی انکار نسبت خویش با خاستگاه روشنفکری برنیایند به نخلهایی تزئینی تقلیل مییابند که عقیم و ابتر هستند و گلدان نشین و زیب دکوراسیون داخلی خانههای بزرگ و شیک!
روشنفکری عین اومانیسم است
لفظ روشنفکری یا منورالفکری در برابر تفکری وضع شده است که متعلق به قرون وسطاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روشنفکران ایران مقلد هستند
روشنفکری از لحاظ تاریخی اقتضائات و موجباتی دارد که در هیچ جای دیگر از کره زمین پا نمیگیرد. رجوع همه روشنفکران دیگر در سراسر کره زمین به مرجع آنها غرب است و غرب زدگی معنایی جز این ندارد. بنابراین هیچ روشنفکری جز روشنفکر غربی اصیل نیست پس بهتر است که روشنفکران سایر مناطق و اقوام کره زمین و بالخصوص روشنفکران این سوی عالم را «شبه روشنفکر» بخوانیم. پس شبه روشنفکری از یک لحاظ نسبت به روشنفکری حاوی نوعی برتری است، چرا که میتواند در پذیرش بعضی صفات و لوازم روشنفکری از مرجع خویش که غرب است عدول کند. اما از یک لحاظ دیگر، شبه روشنفکری نسبت به اصل آن پستتر است، چرا که شبه روشنفکر «مقلد» است و روشنفکر اصیل و مستقل و بدون تردید مقلد غرب بودن (غربزدگی) از غربی بودن به مراتب بدتر است.
انگ دیکتاتور به هر مخالف
مفهوم تحتالفظی روشنفکر یعنی کسی که دارای فکری روشن است و بنابراین اگر این کلمه را منتزع از سابقه تاریخی آن بررسی کنیم، هرگز به واقعیت دست نخواهیم یافت و با این همه اصرار نمیورزم که این لفظ جز در مصداق تاریخی آن استعمال نشود و کار را به آنجا نرسانند که مفهوم «روشنی» را در تطبیق با حدیث «العلم انما هو نور یقع فی قلب من یریدالله تبارک و تعالی ان یهدیه» مترادف با «نور قلبی» بگیرند و در نهایت زبان فارسی تا آنجا مخدوش شود که کلمات «عارف» و «روشنفکر» مشترک معنی شود.
در کشور ما همواره وضع چنین بوده است روشنفکران از مردم عقبترند. شاهد مثال بنده، همین انقلاب اسلامی است که توسط مردم و رهبران روحانیشان به نتیجه رسیده است نه روشنفکران؛ جز جمعی قلیل، هنوز هم از این واقعیت که انقلابی رخ داده است بیخبرند. هرکس یک دیکتاتور کوچک در درون خود دارد که اگر میدان پیدا کند، سربرمیآورد. تابه حال ما متهم به دیکتاتوری بودهایم، دیکتاتورهای در اقلیت! تا هنگامی که این جماعت سخن میگویند و ما ساکتیم چیزی نیست اما وای از آن هنگام که ما هم بخواهیم چیزی بگوییم! فریاد برمیدارند که: آی! آزادی نیست به کسی اجازه حرف زدن نمیدهند این دیکتاتورها! دیکتاتوری به چیست؟ دیکتاتوری در ابراز نظر مخالف است و یا در عدم تحمل نظر مخالف؟ باور کنید من قصد توهین نداشتم این شما هستید که به شنیدن حرفهای خلاف مشهورات عرف روشنفکری عادت نداردید.
منبع: حلزونهای خانه بهدوش
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: آوینی روشنفکری روشن فکری روشن فکر کره زمین شبه روشن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۴۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استاد مطهری؛ فیلسوف یا متکلم؟!
کتاب دو جلدی «طهور در ساغر» به قلم حسینعلی رحمتی است که این اثر برای آشنایی جوانان با منظومهی فکری استاد مرتضی مطهری منتشر شده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چهلوچهار سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد؛ چه چیزی باعث شدهاست هنوز آثار ایشان تجدید چاپ شود و تمامی رهپویان اندیشه به این آثار توجه داشتهباشند؟ تاریخ هر چیزی را به راحتی در خود نگاه نمیدارد و به نسلهای بعدی منتقل نمیکند. باید کاوش کرد چه چیزی شهید مطهری را در این جایگاه قرار دادهاست و سخنان او همیشه تازه بودهاست؟
معلم شهید در ایران معاصر، در هر دو عرصهی اندیشه و عمل سیاسیـاجتماعی تاثیر گذارده است. او در دو کانون اصلی تفکر و دو گروه مرجع در جامعهی ایران، یعنی در حوزههای علمیه و دانشگاه حضوری جدی داشت. در تمام این محافل یکی از محورهای اساسی بحثهایش فلسفه و موضوعات جدید کلامی بود؛ مقتضیات زمان را به خوبی فهم کرد و چراغ حکمت اسلامی را روشن نگاه داشت. او در زمان غلبهی اندیشهی غربی، به نقد فلسفهی غرب پرداخت و در حالی که مدافع فلسفهی اسلامی بود، هرگز از آداب و لوازم خلوص اندیشیدن خارج نشد. سخن گزافی نمیتواند باشد اگر بگوییم که شهید مطهری در گشودن راه فلسفهی اسلامی به مجامع علمی نقشی پررنگ داشت.
در سالهای پرالتهابی که مکتبها و نگرشهایی همانند مارکسیسم و ماتریالیسم در قالب گروهها و احزاب بر فعالان و مبارزان سیاسی تأثیر میگذاشتند، شهید مطهری با استفاده از آنچه نزد علامه محمدحسین طباطبایی آموختهبود، زیرساختها و مبانی فلسفی این نوع مکاتب را به چالش کشید و ضعفها و اشکالات آنها را در معرض دید و داوری جامعهی آن روز نهاد. نگارش آثاری چون «علل گرایش به مادیگری»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «نقدی بر مارکسیسم»، «مسئله شناخت»، «فلسفه تاریخ»، «فلسفه اخلاق» یک جهاد علمی بود که آثار عملی آن تا ایجاد روحیهی خودباوری در میان جوانان کارساز بود. از این رو جوانان این زمان نیز شایسته است به آثار ایشان از مسیرهای امن و استوار رو کنند. کانون اندیشه جوان چند اثر در خور توجه برای آشنایی جوانان با منظومهی فکری استاد مرتضی مطهری منتشر کردهاست؛ یکی از این آثار، کتاب دو جلدی «طهور در ساغر» به قلم حسینعلی رحمتی است.
بحث اصلی در جلد اول «طهور در ساغر» با این پرسش آغاز میشود: «مطهری را باید در زمرهی فیلسوفان به شمار آورد یا متکلمان؟». حسینعلی رحمتی برای پاسخدادن به این پرسش اذعان میکند باید تعاریف کلام و فلسفه، متکلم و فیلسوف و وظایفشان مشخص شود و همچنین شیوهی تفکر و عملکرد شهید مطهری نیز بررسی شود. بنابراین بیانکردن این تعارف و سلوک و عمل شهید مطهری در برابر هر کدام، وجههی همت نویسنده قرار میگیرد. او در جلد اول کتاب به تعریف فلسفه و زیست فیلسوفانه میپردازد؛ ابتدا تاریخ مختصری از فلسفه را بیان میکند سپس تعاریف را در دو جغرافیای فکری اسلامی و غرب پی میگیرد. در خلال بیان این دقایق، ظرافت رفتار و مشی فکری و در بیانی دیگر، روششناسی استاد مطهری در فلسفه آشکار میشود. این جلد از کتاب تا به حدی روان است که میتوان دانشجویان سال اولی رشتههای علوم انسانی را به خواندن آن ترغیب کرد؛ چراکه به مناسبت سیر در اندیشه فلسفی استاد مطهری، سیری هم در تاریخ فلسفه از یونان باستان تا معرفتشناسی انجام شدهاست.
جلد دوم کتاب «طهور در ساغر» با عنوان «سیری در اندیشههای کلامی استاد مطهری» دو ساحت زندگی یک انسان، یعنی ساحت شخصی و اجتماعی را بررسی میکند. کتاب با پرسش از چیستی دین و دلیل نیاز آدمی به دین آغاز میشود و با جاری شدن مفاهیم اختیار بشری و عدل الهی در فصل دوم، به سوی پرسش از آزادی میرود. پس از اینکه مبانی، مفهوم، جایگاه و اقسام آزادی بررسی شد، نسبت میان دین و آزادی و آسیبشناسی آزادی در برابر مخاطب قرار میگیرد. نویسنده در حالی این سیر را پیش میبرد که تفکر شهید مطهری در تمام سطحهای سخن پررنگ است و آشکار میشود.
فصل چهارم کتاب موضوع اخلاق و دینباوری را بررسی میکند. این فصل محل منازعه میان مکتبهای اخلاقی مهم دوران میشود. با این همه، آخرین فصل جلد دوم «طهور در ساغر»، تلاش میکند، دین را در آینهی فهم کند. در اینجا کتاب به پرسش نخست بر میگردد که مطهری یک فیلسوف است یا متکلم و به این مناسبت جریانهای مهم اندیشه در تاریخ اسلام را بازگو میکند و مهمترین شاخصهای فکری هر کدام را بر میشمرد.
کتاب «طهور در ساغر» را میتوان از دو منظر نگاه کرد: اول) کتابی برای آشنایی با منظومه فکری استاد شهید مرتضی مطهری، دوم) کتابی برای فهمیدن دقایق مهمی در سیر اندیشه از یونان تا ایران معاصر، سوم) کتابی برای آشنایی و فهمیدن چیستی کاربرد علوم عقلی، که به انتزاعیبودن متهم میشوند، در زندگی فردی و اجتماعی.
«طهور در ساغر» از سوی کانون اندیشه جوان در دو جلد به قلم حسینعلی رحمتی منتشر شدهاست. این کتاب در جلد اول به اندیشههای فلسفی استاد میپردازد و در جلد دوم به اندیشههای کلامی ایشان؛ این پرداختن و بررسی اندیشهها با رویکرد همآوایی میان منش و سلوک علمی استاد و تعاریف موجود از این دو دانش، پیش میرود.